این روزها در مطبوعات و شبکههای اجتماعیِ فارسیزبان نامِ پروژهای خلاق بسیار دیده میشود. پروژهای که نامش را گذاشتهاند: “کلاس پرنده”. پروژهای که خیلیها را در فضای مجازی به ذوق آورده است و به فکر برگزاری پروژههای مشابه انداخته است. اما پروژهی “کلاس پرنده” چیست؟ اعضایش چه کسانی هستند و چه هدفی را دنبال میکنند؟ فوتون پروندهای مفصل در مورد این کلاسِ پرنده آماده کرده. با ما و کلاسِ پرنده همراه باشید.
هدف کلاسِ پرنده چیست؟
خودشان در وبسایتشان اینگونه نوشتهاند:”این طرح یک نوع تور فرهنگی- آموزشی به مدارس است. در این پروژه یک تیم ده نفره ی مجهز و متخصص از رشته های مختلفی همچون عکاسی، تئاتر، موسیقی، تصویرگری، آی تی، عروسک سازی و غیره با یک برنامه ی از پیش تعیین شدهی فشرده، به مدارس سفر می کنند تا علاوه بر آموزش به دانش آموزان، مسائل ارتباطاتی و ابزار کمک آموزشی آنها را تجهیز و فعال کنند. گرچه سفرهای کلاس پرنده از مناطق محروم ایران شروع شده اند اما اعضای گروه برای آینده ی کاری شان مرزی قائل نیستند.”
این پروژه با همکاری موسسهی مهرگیتی برگزار میشود.
در موردِ هدفِ این گروه بیشتر بخوانید: اینجا
مدیر پروژه کیست؟
طراح، فیلمساز و ایده پرداز ایرانی؛ “رضا بهرامینژاد” طراح و مدیرِ ارشد این پروژه است. رضا بهرامینژاد معلمِ هنرِ مدارس بندرانزلی بود و شاید ایدهی برگزاری این کلاسها به همان زمان برمیگردد. اما جدای اینها رضا بهرامینژاد را به مستندهایش میشناسند.
او برندهی سیمرغِ بلورینِ بهترین فیلمِ مستندِ جشنوارهی فجر برای فیلمِ تحسینشدهاش “آقایان پرنده” است و برای همین فیلم برندهی جایزهی بهترین فیلم از نگاه تماشاگرانِ جشنوارهی فیلمِ کوتاهِ تهران هم شده است. او مستندساز و تدوینگری چیرهدست است و جز فیلمِ آقایان پرنده فیلمهای مطرح دیگری چون: “سنگقبری برای اردشیر“، “آقای هنر” را در کارنامهی کاری خود دارد. او در زمینهی ساخت ویدئو برای موسیقی هم آثار شاخصی دارد. به عنوان نمونه، جدیدترین کارِ او در این زمینه، ساختِ موزیک ویدئوی “جیغ” به آهنگسازی کیوان هنرمند و خوانندگیِ بهرام رادان است. او در سال ۱۳۹۰ استودیوی خلاقش به نامِ “استودیو بهرامی” را افتتاح کرد.
چه کسانی با پروژه همکاری کردهاند؟
اما یکی از بزرگترین مزیتهای این گروهِ خلاق، تیمِ برگزاری آن هستند که بیشک جزو خلاقترین آرتیستهای ایرانی هستند. نامِ اکثرِ آنها جدای پروژهی “کلاس پرنده” نامهای شناختهشدهای در عرصهی فرهنگ و هنر هستند. نگاهی به بعضی اعضای کلاس پرنده میاندازیم.
هاله مودبیان
“هاله مودبیان” را پیش از آنکه از کلاسِ پرنده بشناسیم از پروژهی خلاقِ “هاله کوچولو” میشناسیم. او عروسکی به نامِ هاله کوچولو خلق کرده است و او را به سفری دورِ دنیا فرستاده است. این پروژهی هالهی مودبیان در رسانههای ایرانی و خارجی بازتاب بسیاری داشته است و نامِ هاله مودبیان را بیشتر از یک تصویرسازِ موفق به عنوانِ یک هنرمند خلاق معرفی کرده است. به طوری که مجلهی هنرهای تصویری تاک یک شمارهی ویژه به این پروژه پرداخت و این پروژه را یک پروژهی خلاقِ کمنظیر معرفی کرد. هاله مودبیان در کلاس پرنده؛ مسئولیتِ آموزش عروسکسازی به کودکان را برعهده دارد.
سارا طبیبزاده
سارا طبیبزاده و نامِ برندِ شخصیاش “مربع” را آنهایی که به خریدِ تیشرتها و ماگهای خلاق علاقه دارند به خوبی میشناسند. تیشرتها و ماگها و کیفهای خلاقش چندسالیست در اکثر فروشگاههای محصولات فرهنگی دیده میشود. او جدا از این که انیماتور و تصویرسازی برجسته است، کسی است که توانسته به خوبی هنر و بیزینس را به هم گره بزند. او اخیراً انیمیشن “خانوم گل میخکی” را به تولید رسانده است.
شهرزاد بهشتیان
شهرزاد بهشتیان موزیسین و معلمیست که تمرکز جدی روی آموزش موسیقی به کودکان دارد. او جدا از فعالیتهای آموزشیاش در پرفرمنسهایی در گالریهای تهران حضور داشته است و آثار مستقل او مثل “قرمهسبزی”، “آن شبِ اردیبهشت” و “محفل میم” هزارانبار روی شبکههای اجتماعی شنیده شده است. او در کودکی به عنوانِ خوانندهی خردسال در آثارِ “ناصر نظر” حضور داشته است و اگر آلبوم ترانههای کودکی را در کودکی شنیده باشید حتماً صدای او را هم شنیدهاید. شهرزاد بهشتیان در پروژهی کلاس پرنده به دانشآموزان، اهمیت صدا و کارکردن با اصوات را آموزش میدهد.
علی نعمتی شهاب
اگر در اینترنت پیگیر وبلاگهای تخصصی در حوزهی کسب و کار بوده باشید حتماً با علی نعمتیشهاب و وبلاگش گزارهها آشنایی دارید. وبلاگ او، یکی از معتبرترین وبلاگها در این حوزه است و مخاطبین فراوانی دارد. علی نعمتی شهاب در پروژهی کلاس پرنده به معلمان، وبلاگنویسی آموزش میدهد.
افراد دیگری چون:مجتبی کلارستاقی، محمد عاشقی، هاله دارابی، ساره هوشیار، طاها بهرامی، سارا صابونچی، زویا نیکنام، شقایق قاسمیان، رضا رواسیان، سوده دوست بخیر و… هم با این پروژه همکاری کردهاند که میتوانید با آنها به طور کامل در اینجا آشنا شوید.
سفرهای “کلاس پرنده”
سفر اول – بارنجگان
اولین سفرِ کلاس پرنده به روستای بارنجگان بود. روستایی دور افتاده در استانِ خراسانِ جنوبی و نزدیکِ مرز ایران و افغانستان. رضا بهرامینژاد در وبلاگ شخصیاش در مورد این سفر اینگونه نوشت:”سرانجام در اوایل پائیزماه امسال یکی از قدیمی ترین رویاهایم را محقق ساختم که نامش را به یاد رمان محبوب کودکی ام «کلاس پرنده» گذاشته ام. پروژه ای که بیش از ده سال با من زندگی می کرد و به اندازه ای پخته شده بود که از شاخه جدا شود.”
او در ادامهی این سفرنامه نوشت:”
به واسطه ی تجربه های قبلی در مدت زمانی کوتاه، تیم بسیار خوبی را گرد هم آوردم که بعضی از افرادش از خلاق ترین و متفاوت ترین های رشته خودشان اند. گرچه خلاقیت برای به سرانجام رساندن چنین پروژه هایی هیچ وقت کافی نبوده.
دو عامل دیگر در ساختن این تیم اهمیت داشت. اول اینکه ما به گروه همدلی نیاز داشتیم که مسائل سخت و زمان بندی های فشرده ی این پروژه را تاب بیاورند و بتوانند خودشان را با آن انطباق دهند. عامل بعدی درک درست از فضای آموزش بود. گروه نباید با محیط آموزش بیگانه می بودند.
با جلساتی مداوم به سرعت تیم با پروژه درگیر شد و ایده ها سرازیر شدند و همزمان تحقیق درباره ی فرهنگ خراسان جنوبی و طوایف عشایری اش آغاز شد. همچنین من به همراه «شهرزاد بهشتیان» که تجربه ی غنی و خلاقانه ای در آموزش صدا و موسیقی به کودکان دارد، نوشتن نمایش نامه ای را آغاز کردیم که قرار بود به محض ورودمان به مدرسه توسط تمام اعضای تیم اجرا شود تا فاصله ی این گروه ناشناس با دانش آموزان را بشکند.”
سفرنامهی رضا بهرامینژاد از روستای بارنجگان را اینجا بخوانید. همچنین، علینعمتیشهاب هم سفرنامهی دیگری از این سفر را نوشت که آن هم اینجا قابل دسترسیست. وبسایت پندار هم عکسهایی از این سفر منتشر کرد که اینجا ببینید.
سفر دوم – روستای تخم بلوط
سفر دوم اما به استان ایلام بود. این بار هم در روستایی دور افتاده به نام “تخم بلوط”. رضا بهرامینژاد در گفتگویی با خبرگزاری عصر ایران در مورد سفر دوم کلاس پرنده گفت:”یکی از دغدغه های ما این است که چطور میتوانیم به کودکان عشق به هویت را بیاموزیم؟ در این سفر سعی کردیم بر داشته های این جغرافیای بومی متمرکز شویم و نوعی آشتی میان فرهنگ و شیوهی زندگی گذشتهی روستا و زندگی اکنون این بچه ها بوجود آوریم. در گذشته درختان بلوط بسیاری در این ناحیه از ایلام می روئیده و مردم از آن استفاده های مختلفی می کردهاند. حتی در اینجا نوعی نان محلی از آرد میوه ی بلوط پخته می شده. اما امروزه وجه تسمیهی این روستا بر اثر سهلانگاری ها و یا قطع بی رویه ی این درختان در حال تهیشدن از معناست. ما سعی کردیم با آموزشهای سادهای ارزش این درختان را به عنوان یک نماد هویت محلی و نوعی منبع اقتصادی برای دانش آموزان زنده کنیم.»
در این سفر تیم کلاس پرنده با برگزاری ورکشاپ های مرتبط با همین ایدهی مرکزی سعی کردند دانش آموزان را با ابعاد دیگر این مسئلهی زیست محیطی آگاه کنند. برای مثال در کارگاه عروسک سازی خانم «هاله مودبیان»، دانش آموزان از زندگی سنجابهایی که بر این درختان زندگی میکنند مطالبی آموختند و طرز ساخت یک عروسک سنجاب را فرا گرفتند. کارگاههای دیگری که برای دانش آموزان روستای تخم بلوط برگزار شد، شامل کاردستی با کاغذ، نقاشی دیواری و تئاتر بود. در پایان سفر، یکی از درختان قطع شده و خشک شدهی روستا به مدرسه آورده شد و در یک دیزاین نهایی با کمک محصولات ساخت دست دانش آموزان در داخل مدرسه قرار گرفت.” گزارش کامل عصر ایران از این سفر را اینجا بخوانید.
کلاس پرنده و ابداع شیوهی جدیدی برای تبلیغات
اما یکی از اتفاقاتی که کلاسپرنده مبدع آن بود، همکاری و بهکار گیری برندهای شُهرهی ایرانی در این پروژهی آموزشی، هنری، خیریه بود. در پیشانیِ بنرهایی که از سفرهای کلاس پرنده خبر میداد نام چند برند ایرانی به چشم میخورد؛ میهن بلاگ، رنگ سحر، انتشارات سوره مهر و شرکت میهن. این اتفاق، اتفاق نادریست که برای چنین پروژهای برندها آستینِ همکاری بالا بزنند.
البته در ایران! در نمونههای خارجی چنین پروژههایی همیشه نام برندهای معتبر به عنوان همراه و حامی به چشم میخورد و تحقیقات نشان داده که حضور در چنین پروژههایی به مراتب تاثیرگذارتر از تبلیغات رایج و مرسوم بوده است. حضورِ این برندها در این پروژه نه فقط تبلیغگرا که کارکردگرا است؛ به عنوان مثال میهنبلاگ در زمینهی آموزش وبلاگنویسی به معلمان، در این پروژه همراه است. رنگِ سحر با در اختیارگذاشتن رنگ و تامین وسایل موردنیاز نقشِ اصلی در نوسازی و زیباسازیِ مدرسه را برعهده گرفته، انتشارات سورهی مهر مسئول تجهیز کتابخانههای این پروژه است و شرکت میهن در زمینهی اطلاعرسانی درموردِ بهداشت و سلامت فعالیت میکند.
از آنجا که این پروژهها، پروژههای در جریان یا Life time هستند. پس تبلیغات در چنین پروژههایی همیشه در حال انجام است و مثل یک بیلبورد تبلیغاتی یا یک تیزر تلویزیونی نیست که تنها مدتی جلوی چشم بینندگان و مشتریان قرار بگیرد.
به نظر میرسد این شرکتها کمکم ارزش چنین پروژههایی را میدانند و اینها نشان از حضور مدیران و ایدهپردازان تبلیغاتی نوین و فهیم در این شرکتهاست که این پروژهها را به عنوان یک بُردِ تبلیغاتی خوب جدی گرفتهاند.
روی عکس کلیک کنید و عکس را بزرگتر ببینید
پروژهی کلاس پرنده همچنان ادامه دارد و آنگونه در صفحهی رسمی فیسبوکشان نوشتهاند، سفر بعدی آنها در اردیبهشتماه خواهد بود. اگر علاقهمند به پیگیریِ این پروژهی خلاقِ ایرانی هستید، این لینکها را پِی بگیرید:
صفحهی رسمی استودیو بهرامی در فیسبوک
عکسهای این گزارش را محمد عاشقی، رضا بهرامینژاد و رضا رواسیان گرفتهاند.
اگر میخواهید برای خود و دوستانتان دستبندِ دوستی ببافید و کسبِ درآمد کنید، عکس زیر را کلیک کنید