کودک که بودیم مادرانمان برایمان قصه میخواندند و شاید این قصهها دلخوشیهای قبل از خوابمان بود. بزرگتر که شدیم کمکم رنگ داستانهای آخر شب کم و کمرنگتر شد و دیگر سراغی از قصههای آخر شب نمیگرفتیم. این روزها به لطف تکنولوژی کسانی هستند که کار همان قصههای آخر شب را به یادمان میآورند و تبدیل به قصهگوهای ما شدهاند؛ کتابهای صوتی این روزها جای خود را بین مخاطبانشان باز کردهاند.
کتابهای صوتی شیوهی جدیدی در نشر الکترونیک است. شیوهای که خیلیها مخاطبان پر و پا قرص آن شدهاند. حُسنِ این کتابها این است که همهجا میتوانند همراهتان باشند. میتوانید روی گوشی موبایلتان یا روی دستگاه پخش موسیقیِ همراهتان بریزیدشان و همهجا همراهتان باشد.
در تاکسی و مترو یا وقتی که منتظرید اتوبوس از راه برسد. هر جا که باشید میتوانید کتابهای روز را با خود حمل کنید و از طریق گوشی بشنویدشان. همین امکان باعث شده است که کتابهای صوتی جای خود را در بازار کسب و کار و نشر باز کنند.
آواک یکی از همین نشرهاست. نشری که تازه پا به عرصهی اینترنت گذاشته است و امیدوار است بتواند جای خود را در میان مشتریان این کتابها باز کند. اما این تکنولوژی تازه – که البته در ایران هنوز تازه است و چندسالیست که مشتریان جهانی دارد – چقدر میتواند در ایران جا بیفتد.
“امینه شریفی” مدیر این نشر صوتی در مورد لزوم وجود کتابهای صوتی میگوید:” به نظرم یکی از دلایلش وقت کم آدمها برای خواندن است. همینطور اوقات زیادی که به هدر میرود و حتی آنهایی که اهل کتاب خواندن هستند نمیتوانند در آن زمانها به خواندن بپردازند، مثل وقتی که در ترافیک هستیم، یا در مترو و اتوبوس از شلوغی کلافهایم. یکی از دیگر از دلایل ضرورت وجود کتابهای صوتی، کسانی هستند که یا قادر به خواندن نیستند یا به دلیل سن بالا حوصلهی این کار را ندارند. از اینها گذشته سالهاست کتابهای صوتی همراه و همنشین نابینایان بوده است.”
از او دربارهی تجربهی راهاندازی کسب و کارش میپرسم. شریفی میگوید:” اولین بار شش سال پیش در وبگردی هایم به سایتی برخوردم که آدمها به صورت داوطلبانه برای نابینایان کتاب میخواندند. من در دوران دانشجویی دوستی داشتم که کتابهای درسی دوست نابینایش را روی نوار کاست برایش ضبط میکرد، یکی دوباری من هم همراهی کردم. برای همین وقتی به این سایت برخوردم یاد همان دوستم افتادم و فکر کردم من هم میتوانم چندتایی کتاب کودکان بخوانم. بعد با میکروفون معمولیای که در خانه داشتم کتابها را خواندم و فرستادم برای صاحب سایت. یکی دو سال بعد لینک همان داستانها را روی سایت چند مهدکودک دیدم که برایم جالب بود. بعدتر شروع کردم به خواندن بخشهایی از داستانهای کوتاه و گذاشتن روی سایت ساوندکلاود، یکبار هم برای یک انجیاوی کودکان چندداستان را به صورت مجموعهای همراه با موسیقی و افکت آماده کردم. اینها همه مقدمه بود برای اینکه برسم به ایدهی اولیهی نشر شنیداری آواک. حدود یک سال پیش دوست مترجمم چند داستان را که به تازگی ترجمه کرده بود به من سپرد تا برایش بخوانم. با یکی از دوستان موزیسینم صحبت کردم که آیا دوست دارد برای کار موسیقی بسازد، او هم قبول کرد. بعد به دوست تصویرسازم پیغام دادم که داستانی با این مضمون را میخواهم بخوانم آیا او میتواند برایش طرح جلدی بدهد که او هم پیشنهادم را پذیرفت. اینطوری اولین استارت اولین کار زده شده بود بیاینکه هنوز آواک وجود داشته باشد.
من همان زمان داشتم به صورت هفتگی داستانی را میخواندم و روی ساوندکلاود آپلود میکردم. یک بار کسی کامنت گذاشت که بعد از شنیدن پنج فصل اول داستان رفته و کتاب را خریده چون ماجرای داستان برایش جذاب بوده است. این برای من که دوست ناشری دارم و هربار با هم صحبت میکردیم از کسادی بازار کتابخوانی میگفت بسیار جالب بود. اینکه وجود کتاب صوتی مانعی برای کتابهای کاغذی نخواهد بود. اینها همه باعث شد تا با همین دوستانی که مشغول تولید اولین کار بودم مشورت کنم و بدانم آیا میتوانیم با هم این کار را به صورت یک نشر داشته باشیم که همه موافق بودند. بعدتر دوست گرافیستی به ما اضافه شد که لوگوی کار را طراحی کرد و کاور محصولات بعدی را.”
آواک نمونهای از کسب و کارهای آنلاین است که گروهش، همدیگر را در اینترنت پیدا کردهاند. اما آنها چقدر به بُرد کسب و کارشان مطمئن هستند و چقدر فکر میکنند که کسب و کارشان در این حوزه، و در بازار ایران جا میافتد. امینی اینگونه پاسخم را میدهد:” کسب و کار در این حوزه در کشورهای دیگر بسیار جاافتاده است. درحال حاضر خیلی از انتشارات بزرگ مثل اَشِت فرانسه کتابهای خود را به صورت صوتی هم منتشر میکنند. همینطور تعداد زیادی از کتابهای کودکان همراه با سیدی صوتی آن منتشر میشود تا کودکان را به کتابخوانی ترغیب کند. فکر میکنم درصورتی که این کار با خلاقیت همراه باشد، همینطور همراهی ناشران ایرانی، مخاطبان خوبی در ایران پیدا خواهد کرد. درواقع باید بگویم بسیار امیدوارم.” برای دریافت محصولات این نشر صوتی این لینک را پیگیری کنید.
این مطلب پیش از این در روزنامهی کسب و کار به چاپ رسیده است.